لنگه چکمه ای در جنوب اروپا
هنر و سینمای ایتالیا
این مطلب جهت گشودن روزنه ای هرچند باریک به سرزمین شعر و ادب و هنر اروپا است. سعی بر زدن پلی است به سرزمینی که هرچند چندان وسیع نیست و مانند یک لنگه چکمه در جنوب اروپا دور افتاده است، اما آوازه نوابغ هنری اش مانند دانته، بوکاچو و پتراک در ادبیات، میکل آنژ و داوینچی در پیکر تراشی و نقاشی، دسیکا، فلینی و پازولینی در سینما و بسیاری دیگر در زمینه های موسیقی ، تئاتر و معماری، مرزهای بین الملی را پشت سر گذاشته است..
تاریخ معاصر ایتالیا
در سال 1861
پادشاهی ایتالیا شکل گرفت. ویکتور امانوئل دوم که پادشاه ساردین
بود به پادشاهی
ایتالیا یرگزیده شد و سعی در متحد کردن شبه جزیره نمود. در همین راستا در سال 1866
با اشغال ونیز و چهار سال بعد رم آن ها را به ایتالیا
ملحق کرد که رم پس از چند سال
به پایتختی ایتالیا انتخاب شد. اما تلاش های دیگر مانند جنگ با
دولت عثمانی برای
الحاق بخش هایی از لیبی در سال 1912 عقیم می ماند.
درسال 1915 علی رغم اتحاد
با آلمان، اتریش و مجارستان، ایتالیا به طمع بدست آوردن
قسمتهایی از اتریش با
متفقین هم دست شده و در جنگ جهانی اول شرکت می کند. ولی ایتالیا
خیلی کمتر از آنچه در
پیمان های صلح پس از جنگ پیش بینی شده بود زمین به دست آورد .
بعد از جنگ جهانی اول،
نا امیدی ها و ناکامی ها و بیم انقلاب کمونیستی منجر به رشد
فاشیسم شد. در 1922
بنیتو موسولینی جنگ طلبانه به نخست وزیری رسید و حکومت فاشیستی
و دیکتاتوری خودش را
تشکیل داد.
در 1936 ایتالیا با آلمان متحد شد و در 1940 به بریتانیا
و فرانسه اعلام جنگ
کرد. اما وقتی ایتالیا در 1943 به اشغال سربازان متفقین درآمد،
پادشاه، موسولینی را عزل کرد و ایتالیا به متفقین پیوست.
در 1946 مردم ایتالیا به
لغو حکومت سلطنتی رای دادند و ایتالیا جمهوری اعلام شد. همچنین
نفوذ کلیسا در زندگی
روزانه ایتالیایی ها، باعث شد تا در سال 1984 مذهب کاتولیک رومی
ها، مذهب رسمی
ایتالیا اعلام شود.
در سال 1986 ایتالیا قدم های موثری برای مبارزه با
جنایات سازمان یافته مافیا برداشت. در این سال 338 تن از
اعضای مافیا دستگیر و
زندانی شدند.
رسوایی سیاسی در سال 1990
باعث کنار رفتن حزب دمکرات مسیحی که از
سال 1948 در ایتالیا بیشترین نفوذ داشت، گردید. در 1993 دولت
انتقالی غیر سیاسی
تشکیل گردید تا تغییرات قانون اساسی را اجرا کند.
در سال 1994 ائتلاف دست
راستی به رهبری سیلویو برلسکنی که مرد با نفوذ در رسانه
ها بود، به قدرت رسید. و با
اینکه پس از مدتی این ائتلاف از هم پاشیده شد، اما برلسکنی به
سمت نخست وزیری رسید. در سال
1996 ائتلاف دست چپی با نام درخت زیتون به رهبری رومانو پرودی به قدرت دست
یافت. با اینکه کوششهای فراوانی برای ایجاد وحدت واقعی
کشور از طریق تشویق توسعه
اقتصادی جنوب انجام شده است. ولی ساختار سیاسی ایتالیا همچنان
بی ثبات و طول حیات
دولتهای ائتلافی کوتاه بوده است. در حال حاضر دولت دست راستی
سیلویو برلسکنی از سال 2001 در
ایتالیا قدرت را به دست گرفته است.
احزاب عمده سیاسی در ایتالیا
عبارتند از:
حزب مردم (محافظه کار؛ دموکرات مسیحی سابق)
حزب دمکراتیک
چپ (حزب کمونیست سابق)
حزب سوسیالیست (PSI)
اتحادیه شمال (تجزیه طلب؛ شامل
اتحادیه لومبارد)، جمهوریخواه
(RPI)
حزب رادیکال
حزب لیبرال
حزب سوسیال
دموکرات
اتحاد دموکراتیک (اصلاح
طلب)
نگاهی به سینمای
ایتالیا
قبل از جنگ، سینمای ایتالیا، سینمایی
مبتذل، سبک و سطحی بود. فیلم ها اغلب آثار کپی شده
هالیودی با مایه های کمدی،
خانوادگی و در مواردی الهام گرفته از قهرمانان تاریخی ایتالیا
بود. این ابتذال
زمانی به اوج خود رسید که بنیتو موسولینی نظام فاشیست را در ایتالیا حاکم کرد و
فاشیست ها با تسلط بر سینما، از ساخت فیلمهای مخالف
اهداف فاشیسم جلوگیری کردند.
شرکت ایتالیا در جنگ، آن هم، همسو با آلمان، ایتالیا را
به فقر و بدبختی
کشاند. بعد از پیروزی متفقین در ایتالیا، فقر و بیکاری حاصل از جنگ چهره زشتی از
ایتالیا ساخته بود و مردم برای رسیدن به آزادی که برای
آن ها تبدیل به رویا شده
بود، امید داشتند. در این حال هوا بود که سینمای ایتالیا با
تاثیر از اوضاع سیاسی،
اجتماعی و اقتصادی به ساخت فیلمهای نئورئالیستی روی آورد.
نئورئالیسم- Neorealism -
یا واقع گرایی نو یکی از اولین حرکتهای مهم سینما بعد از جنگ
جهانی دوم بود که
در ایتالیا پدید آمد. نئورئالیسم هنری کردن واقعیات بدون توجه به
قراردادها و سرگرمی های پذیرفته شده است. نئورئالیسم در
حقیقت از رئالیسم شاعرانه
فرانسه الگو گرفته است. و پیروان این سبک اکثرا گرایشهای
مارکسیستی دارند.
کارگردانان پیرو
نئورئالیسم فیلم هایشان را خارج از استودیو و در فضای واقعی
شهرها و خیابان ها می سازند. از بازیگران حرفه ای
استفاده نمی کنند و خواهان ارتباط
مستقیم با واقعیات جامعه هستند. به همین جهت نمایش بیکاری،
بدبختی، فقر و امثال آن
در اغلب این آثار مشهود است. دوبله این فیلم ها بعد از پایان
کار، این امکان را
فراهم می کرد که دوربین ها آزادی عمل بیشتری داشته باشند و بهتر به هدف واقع
گرایانه که می
خواستند برسند.
لوچینو ویسکونتی
فیلم وسوسه (1942) ساخته ویسکونتی، را اغلب به
عنوان اولین فیلم نئورئالیسمی میشناسند. زمین می لرزد
(1948) ساخته دیگر این
کارگردان روایتگر ماجراهای یک دهکده ماهیگیری سیسیل در دوران
جنگ است که از ماهیگر
واقعی و خوانواده اش به جای هنرپیشه گان استفاده کرده است.
روبرتو روسلینی --- ویتوریو دسیکا
از کارگردانهای
پیشرو مکتب نئورئالیسم، میتوان به روبرتو روسلینی اشاره
کرد که با ساخت فیلم هایی
چون رم شهر بی دفاع (1945) و پاییزا (1946)، آلمان سال
صفر(1947) به ایجاد این مکتب
کمک کرد. ویتوریو دسیکا با همیاری چزاره زاواتینی به عنوان
فیلمنامه نویس، با
فیلمهایی چون واکسی(1946) و دزد دوچرخه (1948) ، معجزه در میلان (1951) و امبرتو
دی(1952) از دیگر کارگردانان صاحب نام این سبک می باشد.
گرچه نئورئالیسم
تحسین جهانیان را برانگیخت اما نگاه انتقادانه اش به
دولت های معاصر باعث درگیری های
زیادی در ایتالیا شد. در سال 1949 قانونی تصویب شد که به دولت
اجازه میداد از تولید
و ساخت فیلم هایی که به نظر آنان به ایتالیا تهمت و توهین می
کردند، جلوگیری کند. از
طرف دیگر بهبود وضع اقتصادی مردم و علاقه آنان به سبک های دیگر
سینمایی باعث افول
این نوع سینما در ایتالیا گردید، هرچند نئورئالیسم در کشورهای دیگر ادامه یافت و
فیلمسازانی از آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، نئورئالیسم
را به عنوان الگویی برای
مقابله با کارخانه رویا سازی هالیوود تلقی کردند و آن را روشی
ارزان قیمت جهت ساخت
فیلم هایی در مورد کشور و مردم خودشان یافتند.
فدریکو فلینی
فدریکو فلینی نیز با نوشتن
فیلمنامه های مختلفی همچون رم شهر بی دفاع، پاییزا، به
نام قانون و... ، در زمینه
نئورئالیسم کار را آغاز کرد اما فیلم های کارگردانی شده توسط
خودش مخصوصا بعد از سال 1950 به
مرور سمت کمدی و ابعاد معنوی و درونی انسان ها کشیده شد. او نگرش خاص خودش
را از نئورئالیسم عرضه کرد. به نظر او نئورئالیسم علاوه
بر نگاه به واقعیت های
اجتماعی می تواند نگاه به واقعیت درونی انسانها باشد. واقعیت
های روحانی، متافیزیک و
هر آن چه در درون انسان وجود دارد. فیلمهای جاده، شب های
کابیریا، زندگی شیرین،
ساتریکون، هشت ونیم و آمارکورد از جمله معروفترین آثار وی می
باشد.
میکلانجلو آنتونیونی
از دیگر
کارگردان مطرح سینمای ایتالیا میتوان به میکلانجلو آنتونیونی
اشاره کرد، که او هم
مانند فدریکو فلینی به نئورئالیسم درونی معتقد بود. محتوای فیلم
های او را اغلب
اضطراب ها ، تردیدها و نگرانی ها ی بشر امروز و عدم توانایی او در برقراری رابطه
معنوی با دیگران تشکیل می دهد. فیلم های وی آکنده از
سکوت ها ، خلاء ها و همة واکنش
های انسان مضطرب و ناامید است. زمینه تصاویر خشک ، خالی و بی
روح است. رنگ خاکستری
غلبه دارد. در نتیجه تمام ساختمان فیلم نیز از همان ملال و
اندوهی بر خوردار است که
محتوای فیلم. از آثار معروف وی هم میتوان به داستان عشق، ماجرا،
بیایان سرخ، نقطه
زابریسکی، مسافر و آن سوی ابرها اشاره کرد.
پیر پائولو پازولینی
نمی توان از سینمای ایتالیا صحبت
کرد و یادی از پیر پائولو پازولینی نکرد. البته بسياری
پازولينی را در زمره مهم
ترين شاعران و نويسندگان ايتاليا می دانند، اما وی در ايران
بيشتر به عنوان سينماگر
شناخته شده است. وی در طول عمر نسبتا کوتاه خود (۵۳سال)،
آثار بسياری در زمينه
سينما و ادبيات خلق کرد و تاثير عميقی بر فيلمسازان نسل پس از
خود گذاشت. از جمله
آثار معروف وی در سینما نیز میتوان به فیلم های انجيل به روايت
متی، دکامرون، افسانه
های کانتربری، هزار و يکشب و فيلم غير متعارف سالو يا صد و بيست
روز سدوم اشاره کرد.
نگاهی به ادبیات
ایتالیا
ادبیات نوشته شده به زبان ایتالیایی همگی متعلق به قرن
سیزدهم به بعد
هستند. قبل از این زمان زبان ادبیات، لاتین بود که برای نوشتن آثار تاریخی ،
افسانه های حماسی، اشعار مذهبی و تاریخی، زندگی قدیسین و
آثار آموزشی و علمی به کار
می رفت. علاوه بر نوشته های لاتین، تعدادی از شاعران ایتالیایی
به زبان فرانسه شعر
می سرودند که اغلب اشعار از منابع خارجی الگو گرفته بود.
لاتین در
واقع زبانی بود که امپراتوری روم به مردم سرزمین های تحت سلطه
اش تحمیل کرده بود،
اما مردم با سرباز زدن ازپذیرش آن موجبات رواج زبانی محاوره ای،
ساده و کم قاعده را
در ایالت های مختلف فراهم کردند که پس از، از هم پاشیده شدن
حکومت مرکزی روم، این
زبان لاتین عامیه به صورت های مختلف تغییر شکل داد که به دو
گروه شرقی و غربی تقسیم
می شود. زبان های رومانیایی و ایتالیایی از جمله زبان های شرقی
و زبان فرانسوی نیز از
گروه زبانهای غربی محسوب می شود.
در زمان حکومت فدریک دوم و پسرش
مانفرد، نوشتن اشعار به زبان ایتالیایی در
سیسیل رونق گرفت که سرآمد آنها اشعار
Giacomo Pugliese بود. پس از فروپاشی این
خاندان در سال 1254 مرکز شاعران به دو شهر آرزو با
سردمداری Guittone d’Arezzo و
شهر بولوینا با رهبری Guido
Guinizelli منتقل شد. گنی چلی بجای سرون اشعار عاشقانه
در وصف زنان به سرودن اشعار معنوی در وصف زیبایی الهی
پرداخت. آثار دانته آلیگیری
شاعر و نویسنده نامدار ایتالیا تاثیر پذیری زیادی از این اشعار
دارد. زندگی نو و
کمدی الهی از
مشهورترین آثار دانته می باشد که وی
متاثر از یک عشق آسمانی به دختری به نام بئاتریس آنها را تالیف
کرده است. در کتاب
لاتین او با نام گویش مشترک (De Vulgari Eloquentia)
برای اولین بار مفاهیم حکومت
جهانی و سازمان ملل مطرح می شود.
Guido Cavalcantiو
Cino da Pistoia نیز از دیگر غزل سرایان معروف ایتالیایی
بودند که مانند دانته، متاثر از
سبک گنی چلی بودند.
شروع عصر
رنسانس در اواخر قرن چهاردهم، موجب
توسعه اقتصادی، سیاسی و پیشرفت فرهنگی زیادی در ایتالیا شد و از
این زمان بود که
کتاب های صرف و نحو ایتالیایی تالیف شد و در کنار ترقی زبان ایتالیایی، از رونق
زبان لاتین کاسته
شد. Francesco Petrarca معروف به
پترارک یکی از مشهورترین شاعران و
نویسندگان این دوره است که به زبان لاتین و ایتالیایی آثار مهمی
تالیف کرده است. یکی از
مشهورترین کارهای وی جمع آوری اشعار ایتالیایی بود که به نام کتاب شعر
(Canzoniere) منتشرشد و با نام غزلیات پتراک به انگلیسی
ترجمه شده است.
جیووانی بوکاچیو
Giovanni
Boccaccioیکی از بزرگترین نویسندگان ایتالیایی است که در
ده سالگی از پاریس
برای تحصیل به ناپل ایتالیا فرستاده می شود. آثار او عمیقا تحت تاثیر
پترارک است. معروف ترین کار وی مجموعه صد داستان به نام
دکامرون است. این کتاب شامل
حکایت هایی است که هفت مرد و سه زن که از ترس طاعون به یک ویلای
دور افتاده پناه
برده اند، در مدت ده روز تعریف میکنند.
زبان ایتالیا در نواحی
مختلف، با گویشهای مختلفی ادا میشد، دانته، پترارک و
بوکاچیو اولین نویسنگانی بودند
که در آثار خود از گویش توسکانی که در شهرهای شمالی ایتالیا
تلفظ می شد، استفاده
کردند و در تثبیت این نوع گویش به عنوان گویش برتر و مبنای زبان
امروزی ایتالیا
تاثیر زیادی داشتند.
آنجلو پولیتزیانو
Angelo Polizianoمعروف به Politianیکی
از شاعران به نام
توسکان در قرن پانزدهم است که نمایشنامه نظم او با نام
ارفيوس (Orfeo)
موسيقي دادن و شاعر افسانه های یونان یکی از اولین
کارهای مهم درام ایتالیا
محسوب می شود. پولیشین همچنین به جهت تالیف مقاله های تحقیقی و
ترجمه متون یونانی،
معروف است.
از ادیبان مهم قرن شانزده ایتالیا میتوان به افراد زیر
اشاره کرد:
Ludovico Ariostoبا کتاب اورلاندو دیوانه
مورخ و فیلسوف معروف Niccolò
Machiavelli با کتاب
شاهزاده که
سرمشق ستمگران زیادی از جمله هیتلر و ناپلئون قرار گرفت.
دوست ماکیاولی Francesco
Guicciardini با کتاب تاریخ ایتالیا
Matteo Bandelloبا سری چهار جلدی داستان های کوتاهی
به نام the Novelle
که الگوی آثار نویسندگان بسیاری از جمله رمئو و ژولیت شکسپیر
گردید.
Torquato Tasso با کتاب اورشلیم نجات یافته
که شرح رهایی بیت المقدس از دست مسلمین است.
Giordano Brunoکه نوشته های او علیه اشرافیت و استبداد
از طرف کلیسا ممنوع شد. ودر سال 1600 به
جرم ارتداد در آتش سوزانده شد.
در قرن هفدهم ایتالیا تحت نفوذ
اسپانیا قرار میگیرد و به علت کنترل شدید و تفتیش عقاید،
فرصتی برای ظهور عالم
وادیب جدیدی بوجود نمیآید تا اینکه در قرن هجدهم دوباره
نویسندگان بزرگی از جمله Vittorio Alfieri
با نمایشنامه معروف Antigone
پدیدار میشوند.
Giacomo Leopardi بزرگترین شاعر قرن نوزدهم ایتالیا
محسوب می شود و
کتاب فلسفی Operette morali از
مهمترین آثارش می باشد.
Giosuč Carducci
از Giosuč Carducci
به عنوان اولین کسی که مدال ادبی نوبل را در سال 1906 نصیب
ایتالیا نمود، می
توان یاد کرد.
کتاب ماجراهای پینوکیو اثر Carlo
Lorenzini معرف به Carlo
Collodi از دیگر آثار بسیار مشهور
این دوره است.
آثار ادبی ایتالیا در قرن بیستم بسیار تاثیر گرفته
از سال های تحت نفوذ فاشیسم به رهبری
Benito Mussolini می باشد. در این مورد میتوان
Gabriele D’Annunzio اشاره نمود. نویسنده، شاعر و
نمایشنامه نویس که قابلیت های وی
در ترجمه احساسات به زبان معمولی انکار ناپذیر است.
از دیگر
نویسندگان مطرح عصر معاصر ایتالیا میتوان به افراد زیر اشاره
کرد:
Ettore Schmitzبا نام مستعار
Italo Svevo خالق آثاری چون پیری
و اعترافات زنو بر اساس تحلیل های زیگموند فروید.
Grazia Deledda با کتاب معروف مادر.
Benedetto Croce متفکر معروف قرن بیستم ایتالیا با کتاب
معروف چهار جلدیش به نام فلسفه ارواح
.
Secondo Tranquilliبا نام
مستعار Ignazio Silone
با کتب مشهوری چون فونتامارا
و نان و شراب
Giuseppe Ungarettiبا کتاب هایی همچون شادی طرد شد
و احساس زمان
Salvatore Quasimodo شاعر معاصر ایتالیای است که در سال
1959 جایزه ادبی نوبل را دریافت کرده است.
Carlo Levi با اثر پرفروشی همچون مسیح در ابولی متوقف
شد.
Alberto Pincherleبا نام مستعار
Alberto Moravia و
خالق آثاری چون دو زن
که سوفیا لورن هنرپیشه معروف ایتالیای با بازی
در برگردان فیلم آن موفق به دریافت اولین جایزه اسکار
برای هنرپیشه خارجی زبان
می گردد.
داریو فو
Dario Foمعروفترین نمایشنامه نویس ایتالیایی است که
جایزه ادبیات نوبل
در سال 1997 را نصیب خود کرده است. اسرار کمدی (Mistero
buffo) و مرگ
ناگهانی یک آنارشیست
از جمله معروف ترین آثار
وی می باشد.
Umberto Eco که با اولین رمانش با نام به نام رز
به شهرت رسید.
گرد آوری و ترجمه
کاوه